مادر برات روز مادر نامه نوشتما ، با یه قلب قرمز که خون میچکه ازش.
مادر چقدر دلم میخواد دست بکشی روی سرم ، مادرع من دیگه بریدم من ازش.
از اونی بریدم که خیلی وقته بریده بود ، ولی نمی‌دونم چرا دلم هنوز پیشش بود.
چشای تو هنوزم که هنوزع یادمه ، ولی میدونم اینو که دلت برای من نبود.
حرومزادگی نه تو ذاتت بلکه توی خونته ، اون حرفی که زدیا هنوز یادمه.
حرف حق همیشه تلخ بوده توی این دنیا رفیق ، این حرفی که زد هنوزم که هنوزه یادمه.
از تلخی زندگیم گفتم تا برسیم به تهش ، ته این قصه بازم ما بودیم که گرفتیم ورش.
توی این زندگی ما ب هرکی بگی خوبی کردیم ، ولی جواب ما رو همه با بدی دادن تهش.
ببین درد نبودنت کاری کرده که بمیرم ، هرشب قلبم تیر می‌کشه وقتی عکسات و میبینم.
توی این خیابونا هرجا برم خاطرت باهامه ، چقد دیگه سیگار به دست بازم عکساتو ببینم.
دخترک تو عاشق من بودی ، یا که نه اومدی قلب مارو بازی بدی و بری
یادته بهم هی تیکه مینداختی سنگین باش ، الان اینقدر سنگین شده دردات شکسته کمرم.
قلبمو عاشق خودت کردی و از پیش من رفتی ، پس همه دروغ بود گفتی تا آخرش پیش هم هستیم.
یه نامه برات نوشتم که جوهرش از خونمه ، الان که زندگیت بگا رفت خفه خون گرفتی.
کوچه به کوچه من دنبال تو هی می‌گشتم ، ولی چیزی جز اینکه خیانت کنی نمی‌دیدم.
فقط یچیز میگم تا یادت بمونه ، یجوری ضربه زدی به من که هنوزم داغونم.